وجودم از پیشم رفت..
ضربه ی آخر راخدایم زد!
آن زمان که برای رفتنت استخاره کردی وخوب آمد…
گـــــــــــاهى…
آنکس که میخندد و میخنداند…
میخواهدحواست را ازچشمان گریانش پرت کند…
♥♥
بگویید نیـــاید. دیگر همه گریه هام به خنده تبدیل شده اند.
ای وای ،چه روزهایی را دارم سپری میکنم…!!
دلـَــ م تنـــگ شــده؛
براے عکــس هایـے که پـــــاره کردم و سوزاندمشـــان
بـــراے دفتر خاطراتـَــ مکه مدت هاســت دیگر چیزے در آن نمى نویســم
حــــــــــتىٰ براے آدم هاے حســودے که، دورو بـَـرَم میچرخیدند
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و ادمهایی که از پشت خنجر زدن....
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و اخرین پیکم ولی هنوز حرف دارم..
دیشب خواب دیدم شبیه تندبادی میدوم
میدوم
گویافرارمیکنم
ازخودم
ازدنیا
اززندگیم
خندان میگریختم
ولی چشمانم میبارید
چیزی درپشت سر
.........
دلم راجاگذاشته ومیگریختم
نظرات شما عزیزان: